نحوه انتخاب یک استراتژی خوب!

یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۰

اگر می‌خواهید به یک معامله‌گر حرفه‌ای و موفق در بازار فارکس تبدیل شوید، باید بتوانید تفاوت بین استراتژی معاملاتی خوب و بد را از هم تشخیص دهید. هر چند که ساده‌ترین راه برای تشخیص استراتژی خوب و بد بررسی بازدهی و زیان احتمالی استراتژی است، اما فاکتور های دیگری هم هستند که باید به آن‌ها توجه کنید.

استراتژی‌های معاملاتی باید شخصی باشند!

استراتژی معاملاتی تنها برای یک فرد طراحی می‌شود! چرا؟ چون‌که بازارهای مالی به خصوص بازار فارکس نوسانی هستند و در بسیاری از اوقات احساسات درگیر این نوسانات می‌شود. بسیاری از معامله گران از استراتژی ریسکی استفاده می‌کنند و شاید چنین استراتژی به درد هر کسی نخورد. همین دلیل به تنهایی کافی است که در زمان کپی کردن استراتژی معاملاتی دیگران کمی بیشتر توجه کنید و وقت بگذارید و استراتژی را برای خودتان شخصی‌سازی کنید. سیستم مدیریت ریسک استراتژی هم اهمیت زیادی دارد.
همه معامله گران بازار فارکس باید با این حقیقت تلخ کنار بیایند: معامله‌گری که با معاملات منظم یک استراتژی خاص راحت نیست و نمی‌تواند یک معامله را طبق یک استراتژی مشخص مدیریت کند، فرقی ندارد که با چه استراتژی کار می‌کند! هیچ استراتژی برای چنین شخصی مناسب نیست! چون‌که اگر بازار کمی بیش از حد نرمال نوسان کند، معامله‌گر احساساتی خواهد شد و استراتژی را رها خواهد کرد! این یعنی معامله‌گری که استراتژی موفقی دارد، اما نمی‌تواند به آن پایبند باشد، با یک معامله‌گر بدون استراتژی هیچ تفاوتی ندارد.

عملکرد انتظاری استراتژی

در تعیین خوب یا بد بودن استراتژی باید به عملکرد آن توجه داشت و همچنین انتظاراتمان از استراتژی را هم به درستی مدیریت کنیم. فرمول خاصی برای محاسبه بازدهی انتظاری استراتژی وجود دارد و با محاسبه این فرمول می‌توانیم انتظاراتمان از عملکرد استراتژی را در بلندمدت مدیریت کنیم. نتیجه بازدهی هر معامله می‌تواند معیار مناسبی برای ارزیابی استراتژی باشد. اگر بازدهی متوسط هر معامله‌ای منفی بود، یعنی استراتژی زیان ده است. اما اگر مثبت باشد، به این معنی است که استراتژی سود ده است.
فرمول محاسبه بازدهی انتظاری استراتژی خیلی ساده است. کافی است تعداد معاملات سود ده را در متوسط بازدهی معاملات ضرب کنید. همچنین تعداد معاملات زیان ده را در متوسط زیان معاملات ضرب کنید. تفاوت دو عدد به دست آمده، بازدهی انتظاری استراتژی برای هر معامله است.
این فرمول به شما نشان می‌دهد که از هر معامله چقدر باید سود انتظار داشته باشید. توجه داشته باشید که این بازدهی بدین معنی نیست که در هر معامله چقدر قرار است سود کنید. بلکه سود معقول هر معامله در این استراتژی را نشان می‌دهد. شاید استراتژی‌های وجود دارند که از هر ۱۰۰ معامله تنها ۱۵ معامله موفق دارند. اما سود همین ۱۵ معامله به حدی زیادی است که تمام ضررهای ۸۵ معامله دیگر را جبران می‌کند. هر کسی نمی‌تواند با چنین استراتژی کار کند. به همین دلیل در ارزیابی استراتژی‌ها باید به این نکته توجه کنید.

آیا عملکرد استراتژی معاملاتی به متغیرهای خاصی وابسته است؟

برخی از استراتژی‌ها نیازمند متغیرهای خاصی هستند. به طور مثال استراتژی وجود دارد به نام استراتژی معامله با سقف و کف قیمتی بازار لندن. این استراتژی تنها در بازارهای اروپا جواب می‌دهد. پس اگر شما در ساعات معاملاتی لندن کار می‌کنید، این استراتژی می‌تواند به کار شما بیاید. اما اگر تمرکز شما روی بازار آسیا یا آمریکاست، این استراتژی نمی‌تواند کار ساز باشد.

بازار همیشه در حال تغییر است!

بازار همیشه در حال تغییر است و شما باید به این وضعیت عادت کنید. گاهی اوقات اندازه حرکات قیمتی، حجم معاملات و سرعت نوسان به حدی تغییر می‌کنند که باید استراتژی را به طور کامل تغییر داد! بسیاری از معامله گران بلندمدت بازار مجبور هستند هر از گاهی استراتژی معاملاتی را تغییر دهند، چون‌که شرایط تغییر کرده و باید با استراتژی مناسب‌تری کار کنند. به همین دلیل است که شما همیشه باید از اعمال تغییرات در استراتژی معاملاتی استقبال کنید.
گاهی اوقات نوسانات بازار به مدت چند روز متوالی کاهش می‌یابد. نوسانات به حدی کوتاه و آرام می‌شود که معامله نه بازدهی منطقی دارد و نه زیان قابل‌توجهی. در چنین شرایطی شما باید استراتژی معاملاتی را با وضعیت جدید بازار تنظیم کنید و یا این‌که چند استراتژی مختلف داشته باشید، تا با توجه به وضعیت کلی بازار از استراتژی مناسب استفاده کنید.
به طور مثال استراتژی که مبتنی بر اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic) طراحی شده در بازارهای نوسانی و بدون روند به خوبی جواب می‌دهد. اما در بازار روند دار شاید خطای زیادی داشته باشد. در مقابل استراتژی که مبتنی بر اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Band) طراحی شده در بازار روند دار به خوبی جواب می‌دهد و در بازار بدون روند می‌تواند خطای زیادی داشته باشد. به همین دلیل شاید بهتر باشد که بیشتر از یک استراتژی معاملاتی برای بازارهای مختلف طراحی کنید تا در زمان مناسب از استراتژی بهینه شده استفاده کنید. یک استراتژی برای تمام وضعیت بازار مناسب نیست.